معنی قطعه ای موسیقی

فارسی به عربی

قطعه موسیقی

جناح


قطعه موسیقی مختلط

مزیج


قطعه قطعه کردن

صنف، فطیره، قطعه


قطعه

جزء، جزیره، قدح، قطعه، کتله، لجنه، لمسه، لوح الزجاج، لوح خشبی، مرور، موامره


قطعه قطعه

إرْباً إرباً

واژه پیشنهادی

فارسی به آلمانی

فرهنگ معین

قطعه

پاره ای از هر چیز، حصه و بهره و قسمت، چند بیت هم وزن و هم قافیه است که قافیه را در مصراع اول بیت آن رعایت نکنند و در آن از یک مضمون بحث کنند، تکه ای از موسیقی که از چند جمله تشکیل می شود که هر یک از آن ها دارا [خوانش: (قِ عِ) [ع. قطعه] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

قطعه قطعه

کرتک کرتک کرت کرت (گویش دری) گله گله (گویش تهرانی)

معادل ابجد

قطعه ای موسیقی

421

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری