معنی قطعه ای موسیقی
حل جدول
سرناد
قطعه ای موسیقی برای دوساز
سونات
قطعه موسیقی سهقسمتی
تریو
نوعی قطعه موسیقی
ساویت
قطعه قطعه
لت و پار
فارسی به عربی
جناح
قطعه موسیقی مختلط
مزیج
قطعه قطعه کردن
صنف، فطیره، قطعه
قطعه
جزء، جزیره، قدح، قطعه، کتله، لجنه، لمسه، لوح الزجاج، لوح خشبی، مرور، موامره
قطعه قطعه
إرْباً إرباً
واژه پیشنهادی
فارسی به آلمانی
Reihe (f)
فرهنگ معین
پاره ای از هر چیز، حصه و بهره و قسمت، چند بیت هم وزن و هم قافیه است که قافیه را در مصراع اول بیت آن رعایت نکنند و در آن از یک مضمون بحث کنند، تکه ای از موسیقی که از چند جمله تشکیل می شود که هر یک از آن ها دارا [خوانش: (قِ عِ) [ع. قطعه] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
کرتک کرتک کرت کرت (گویش دری) گله گله (گویش تهرانی)
معادل ابجد
421